مانی، دیگو و سید با باک به هم می پیوندند تا یک حمله شهاب سنگی که قصد نابودی زمین را دارد دفع کنند.

پس از شناور شدن قاره ها روی آب، «مندی»، «سید» و «دیگو» روی قطعه یخی شناور در اقیانوس به مکان های مختلفی کشیده می شوند و در این راه پر خطر با دزدان دریایی و هیولاهای گوناگونی رو به رو می شوند. اما این اتفاقات سبب آشنایی آنها با دنیایی جدید می شود...

سید که سرپرستی سه تخم دایناسور را بر عهده گرفته، تصادفا از دنیای گمشده زیرزمینی دایناسور ها سر در می آورد و گرفتار مادر واقعی تخم‌ها میشود. از این رو دوستانش تصمیم میگرند او را نجات دهند.

منفرد، سید و دیگو در می یابند که عصر یخبندان رو به اتمام است، و با دیگران برای رفتن به زمین‌های بلندتر، همراه می شوند. در طول این سفر آن‌ها می فهمند که منفرد تنها ماموت پشمالو باقیمانده در دنیا نیست.

در زمان عصر یخبندان یک ببر دندان شمشیری، یک تنبل، و یک ماموت پشمالو، یک بچه آدمیزاد را پیدا می کنند و تصمیم میگیرند او را به خانواده‌اش بازگردانند.

یازده سال پس از رویدادهای کشور میانمار، جان رمبو کهنه‌سرباز جنگ ویتنام در مزرعه پرورش اسب پدر مرحومش زندگی می‌کند. البته دیری نمی‌گذرد که او در آخرین ماموریت خود، از مهارت‌های رزمی مرگبارش برای انتقام‌جویی استفاده می‌کند و…

جان رمبو پس از گذشت سال ها و روزهای زیادی که ازجنگ ویتنام سپری شده به میان جنگل های کوهستانی در تایلند شمالی رفته اما جنگ های 60 ساله قبیله ای بین برمیه ها و کارن ها در مرز میانمار مشکلات زیادی رو برای او ایجاد می کند. سربازان سازمان ملل برای کمک به افرادی که آسیب دیدند تصمیم می گیرند که به این منطقه بیایند اما مشکلات زیادی برای آنها به وجود می آید .

جان رمبو(سیلوستر استالونه) برای ماموریتی در افغانستان احظار شده است اما او این پیشنهاد را رد کرد اما تنها فردی که در این دنیا به او وابستگی عاطفی دارد,کلنل به دست مزدوارن روسیه در افغانستان می افتد و رمبو برای ازادی او …

سیلوسترکه در زندان به سر می برد پس از فرار به جنگلی حوالی دهکده پناه می برد ! اما این جنگل شبیه جنگل های ویتنام است و سیلوستره را روانی می کند …

یک کهنه سرباز ویتنام هنگامی که دز یک شهر کوچک دستگیرو مورد بدرفتاری قرار می گیرد, از مهارت های جنگی خود علیه پلیس استفاده می کند.